سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  خانه شناسنامه  پست الکترونیک پارسی بلاگ

گفتار دوم لیلی! (جمعه 86/4/22 ساعت 10:53 صبح)

در جریان حل مسئله وقتی با مانعی روبرو می شویم ، نباید نا امید شویم ، شاید لازم باشد دیدگاهمان را تغییر دهیم و مانع را دور بزنیم.

یک مسئله می تواند چندین راه حل داشته باشد .

به مسیر این رودخانه نگاه کنید ! 
 

 


                                                                                                    شاید همین ایده را تداعی کند...

 

 


  • نویسنده: لیلی

  • نظرات دیگران ( )

  • زندگی برای آرامش (جمعه 86/2/21 ساعت 3:50 صبح)

    چقدر مهم است که چرا زندگی می‏کنیم؟
    اصلا توی این زندگی چه چیزی به دست می‏آوریم که این‏همه مشتاق زندگی هستیم.

    به نظر من همه کارهایی که ما انجام می‏دیم، برای به دست آوردن آرامشه. یعنی هر کاری که می‏کنیم یا نمی‏کنیم، هدف اصلی‏مون رسیدن به آرامشه. حتی دین‏داری هم به خاطر رسیدن به آرامش روحی و عقلیه. حتا اگه دین‏داری ما از روی تعبد خالص هم باشه، باز هدف اصلی می‏تونه آرامش باشه.

    اصلا اون کسی که دزدی هم می‏کنه، دنبال یه آرامشه، گرچه اشتباه می‏کنه.

    خیلی وقت‏ها اصلا ما حواس‏مون نیست که کارها رو با چه هدفی انجام می‏دیم. اصلا یه هدف‏های جزیی هم برای خودمون سر هم می‏کنیم اما دقت نمی‏کنیم که هدف اصلی ما از انجام کارها، رسیدن به آرامشه.

    وقتی کسی رو کمک می‏کنیم، شاید فکر کنیم این به خاطر ثوابشه، یا شاید هم به خاطر حُسن اجتماعی کار، اما اون‏ عاملی که مهم‏تر از همه‏ست، به دست‏آوردن آرامشه. البته این رو هم باید بگم که منظورم این نیست که هدف‏های دیگه وجود نداره یا اشتباهه یا حتا بی‏اهمیته، حرف من اینه که همه این هدف‏های کوچک و شاید دم‏دستی، برای رسیدن به آرامش هستن.


  • نویسنده: هم راه

  • نظرات دیگران ( )

  • گفتار اول لیلی ! (جمعه 86/2/14 ساعت 7:30 عصر)

     

    زان لحظه که دیده بررخت واکردم

    دل دادم و شعر عشق انشاء کردم

    *** 

    نی، نی غلطم، کجا سرودم شعری

    تو شعر سرودی و من امضاء کردم

     

     

     


  • نویسنده: لیلی

  • نظرات دیگران ( )

  • چهار قد شاید کافی باشد (چهارشنبه 86/2/12 ساعت 6:30 عصر)

    شاید قرار نباشد اتفاق مهمی این‏جا بیفتد.

    این‏جا یک وبلاگ است. لابد مثل همه وبلاگ‏های دیگر. ما، یعنی من و یک نفر یا شاید چند نفر دیگر می‏نویسیم، شما هم اگر چیزی به ذهنتان زد که احساس کردید گفتنش لازم است،‏ یک کلیک می‏کنید و حرف‏تان را به ما می‏زنید.

    حالا شاید این حرف‏ها زیاد مهم نباشد. شاید حرف مهم‏تر این باشد که من مدیر این وبلاگ نیستم اما به دستور مدیر وبلاگ، اولین یادداشت را نوشته‏ام. شاید باز هم مهم نباشد که هدف من از نوشتن در این‏جا، گفتن حرف‏هایی است که روی زبانم سنگینی می‏کنند. شاید حرف‏هایی که می‏زنم یا می‏زنیم، زیاد به مذاق شما نسازد اما چاره چیست؟ دعا کنید چیزهایی که می‏نویسیم، هم حرف‏های ما باشد و هم باب میل شما تا همه به آن‏چه می‏خواهند برسند.

    چه‏قدر رسمی شد! مهم نیست. مهم این است که من یادداشت آغازین را نوشتم.
    این را هم بگویم که عنوان وبلاگ را همین‏جوری انتخاب نکرده‏ایم! پس لابد باید یه ربط‏هایی به نوع نوشتن و بقیه چیزها داشته باشد.

    شاید مهم نباشد اما تازه‏واردیم!
    راستی! سلام.


  • نویسنده: هم راه

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    گفتار دوم لیلی!
    زندگی برای آرامش
    گفتار اول لیلی !
    چهار قد شاید کافی باشد
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 0 بازدید
    دیروز: 0 بازدید
    کل بازدیدها: 2510 بازدید
  •   لوگوی وبلاگ من
  • چــــــارقد
  •   اشتراک در خبرنامه
  •